نفهم

لغت نامه دهخدا

نفهم. [ ن َ ف َ ] ( ص مرکب ) نافهم. بی فهم. که فهم ندارد. ( یادداشت مؤلف ). بی شعور. کودن. ابله. که عقل و شعوری ندارد. بی تمیز.

فرهنگ معین

(نَ فَ ) [ فا - ع. ] (ص. ) بی شعور، بی خرد.

فرهنگ عمید

آن که فهم و ادراک ندارد، بی عقل.

فرهنگ فارسی

(صفت ) بی شعور بی خرد: [ آدم نفهم ].

ویکی واژه

بی شعور، بی خرد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فرشتگان فال فرشتگان فال عشق فال عشق فال ارمنی فال ارمنی فال درخت فال درخت