نباض

لغت نامه دهخدا

نباض. [ ن َب ْ با ] ( ع ص ) نبض گیرنده. پزشک.( ناظم الاطباء ). نبض شناس. و این مبالغه نیست بلکه صیغه نسبت است ، چنانکه عطار و حداد. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). || زننده ( رگ را ). رفاز. ( از یادداشت مؤلف ). || لرزنده. ( مهذب الاسماء ).

فرهنگ معین

(نَ بّ ) [ ع . ] (ص . ) نبض گیرنده ، نبض شناس ، پزشک .

فرهنگ عمید

نبض گیرنده، نبض شناس، پزشک.

ویکی واژه

نبض گیرنده، نبض شناس، پزشک.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال تاروت فال تاروت فال احساس فال احساس فال احساس فال احساس