نامزد شدن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - نام برده شدن.۲ - تعیین شدن شخص بشغلی منصوب گشتن :[ بعد از آن ولایت قسمت کردندوازمقدمان هریک طرفی نامزدشدند.] ۳ - تعیین شدن شغل شخص ومحلی برای کسی :[ اشارت فرمودکه هریک بولایتی که نامزدایشان شده بازگردند ] ۴ - درنظر گرفته شدن برای همسری .

ویکی واژه

fidanzarsi
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم