لغت نامه دهخدا نادرستی. [ دُ رُ ] ( حامص مرکب ) ناراستی. ( ناظم الاطباء ). کجی. اعوجاج. عوج. || کذب. ناراستی. دروغ. || بیماری. سقم. || ناحقی. بطلان. || تقلب. عدم امانت. دزدی. خیانت. ناپاکی. دغلی. دغابازی. کژی. دغائی. || ناقصی. ( ناظم الاطباء ). نقص.
فرهنگ فارسی ۱- ناراستی کجی اعوجاج . ۲ - دروغ کذب . ۳ - بیماری مرض . ۴ - نقص ناقصی . ۵ - ناحقی بطلان . ۶ - تقلب عدم امانت خیانت مقابل درستی .ناراستی کجی .