مکذوب

لغت نامه دهخدا

مکذوب. [ م َ ] ( ع ص ، اِ ) دروغ. مکذوبة. ( منتهی الارب )( آنندراج ). دروغ. و فی قوله تعالی «وعد غیر مکذوب » وجهان ، اما المراد غیر مکذوب فیه او هو مصدر کالمجلود و المعقول. ( ناظم الاطباء ). دروغ. ج ، مکاذیب. ( از اقرب الموارد ) : بدان معاذیر مکذوب و اقاویل نامحبوب آثار ضعف دل... او ظاهر شد. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 146 ).

فرهنگ معین

(مَ ) [ ع . ] (اِ. ) کذب ، دروغ . ج . مکاذیب .

فرهنگ عمید

کذب، دروغ.

فرهنگ فارسی

مکذوبه: کذب، دروغ، مکاذیب جمع
( اسم ) کذب دروغ جمع : مکاذیب

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی مَکْذُوبٍ: دروغ
ریشه کلمه:
کذب (۲۸۲ بار)

ویکی واژه

کذب، دروغ.
مکاذیب.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نخود فال نخود فال ابجد فال ابجد فال سنجش فال سنجش فال ورق فال ورق