منفجر کردن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ترکاندن : [ دینامیت را منفجر کرد . ]

ویکی واژه

esplodere
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مکعب فال مکعب فال اوراکل فال اوراکل فال ورق فال ورق فال تاروت فال تاروت