معاتبه

لغت نامه دهخدا

معاتبه. [ م ُت َ ب َ / ت ِ ب ِ ] ( از ع ، اِمص ) خشم گرفتن. عتاب کردن. ملامت کردن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به معاتبة و معاتبت شود.

فرهنگ معین

(مُ تَ بَ یا تِ بِ ) [ ع . معاتبة ] (مص م . ) سرزنش کردن ، پرخاش کردن .

فرهنگ عمید

۱. به یکدیگر عتاب کردن.
۲. به کسی خشم گرفتن و او را سرزنش کردن.
۳. درشت گویی.

فرهنگ فارسی

به یکدیگرعتاب کردن، به کسی خشم گرفتن واوراسرزنش کردن ، درشت گویی
۱ - ( مصدر ) عتاب کردن یکدیگر سرزنش کردن هم . ۲ - ( اسم ) عتاب سرزنش .

ویکی واژه

معاتبة
سرزنش کردن، پرخاش کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال آرزو فال آرزو فال درخت فال درخت فال تاروت فال تاروت