مردگی

لغت نامه دهخدا

مردگی. [ م ُ دَ / دِ ] ( حامص ) مرده بودن. ممات. مقابل زندگی به معنی حیات : رحمت ایزد بر او باد در مردگی و زندگی. ( تاریخ بیهقی ص 309 ).
مردگی کفر و زندگی دین است
هر چه گفتند مغز آن این است.سنائی.ای حیات عاشقان در مردگی
در نیابی جز که در دل بردگی.مولوی.

فرهنگ فارسی

مرده بودن مقابل زندگی: رحمت ایزدی بر او باد در مردگی و زندگی ...

فرهنگستان زبان و ادب

[مهندسی بسپار علوم و فنّاورى رنگ] ← مرده بودن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال ای چینگ فال ای چینگ فال پی ام سی فال پی ام سی