مخمش

فرهنگ معین

(مُ خَ مَّ ) [ ع . ] (اِمف . ) خدشه وارد آمده ، مخدوش .

فرهنگ عمید

مخدوش، خدشه دار، خراشیده.

فرهنگ فارسی

( اسم ) خدشه وارد آمده : مخدوش : هفتاد بار توبه کند شب رسول حق تو به شکن حق است که توبه مخمش است . ( دیوان کبیر )

ویکی واژه

خدشه وارد آمده، مخدوش.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم