مختلس

لغت نامه دهخدا

مختلس. [ م ُ ت َ ل ِ ] ( ع ص ) رباینده. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب )( از اقرب الموارد ). رباینده و خود کشنده. ( ناظم الاطباء ). || دزدی کننده. ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جانسون ). || ( اصطلاح فقهی )آنکه مالی را ازمحل غیرحرز و بطور مخفی سرقت می کند مانند کسی که گوسفندی را در چراگاه می رباید. و رجوع به اختلاس شود.
مختلس. [ م ُ ت َ ل َ ] ( ع ص ) ربوده شده و به زور ربوده شده. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به ماده قبل شود.

فرهنگ معین

(مُ تَ لِ ) [ ع . ] (اِفا. ) دزدی کننده ، کسی که اختلاس می کند.

فرهنگ عمید

کسی که چیزی به خصوص اموال دولتی را می دزدد، رباینده.
ربوده شده.

فرهنگ فارسی

رباینده، کسی که چیزی رابرباید
( اسم ) ۱- رباینده .۲- آنکه مالی از کسی یا موسسهای بدزدد جمع : مختلسین .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم