لغت نامه دهخدا
جمله بر خودحرام کرده بدی
هرچه مادون کردگار عظیم.ناصرخسرو.آنکه کشتستم پی مادون من
می نداندکه نخسبد خون من.مولوی.|| ( اصطلاح اداری ) به کارمندانی اطلاق می شود که در حوزه کار و اداره نسبت به فرد یا افراد دیگر شغل و درجه فرودتر و حقیرتر داشته باشند. آن افراد را نسبت به اینان مافوق گویند. از این روی ممکن است کسی مافوق عده ای و مادون عده ای دیگر باشد.