مایوس. ( اِ ) ماه پنجم از ماههای رومیان برابر باماه شباط از ماههای سریانیان. ( از التفهیم ص 230 ). مأیوس. [ م َءْ ] ( ع ص ) ناامید و بی امید. ( ناظم الاطباء ). میئوس. نومید. و رجوع به میئوس و یأس شود.
فرهنگ معین
( مأیوس ) (مَ ) [ ع . ] (ص . ) ناامید، بی امید.
فرهنگ عمید
نا امید شده، نومید، بی امید.
فرهنگ فارسی
ناامیدشده، نومید، بی امید ( اسم ) نا امید گشته نومید : ای که مایوس از همه سویی بسوی عشق رو کن . کعب. دلهاست اینجاهر چه خواهی آرزو کن. ( نظام وفا ) جمع : مایوسین . ناامید و بی امید