لغزیده

لغت نامه دهخدا

لغزیده. [ ل َ دَ / دِ ] ( ن مف ) نعت مفعولی از لغزیدن. لخشیده : رَمیَّةٌ شاطفة؛ رمیه که از کشتنگاه لغزیده و جنبیده باشد. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) سرخورده لیز خورده سریده .

فرهنگستان زبان و ادب

{jittered} [مهندسی مخابرات] مربوط به فرایند لغزش

ویکی واژه

مربوط به فرایند لغزش.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال کارت فال کارت فال نخود فال نخود فال ماهجونگ فال ماهجونگ