قیزه

لغت نامه دهخدا

قیزه. [ق َ زَ / زِ ] ( اِ ) لنگوته. ( بهار عجم ) ( آنندراج ).
- قیزه کردن اسب ؛ بستن اسب بوضعی خاص و این از اهل زبان بتحقیق پیوسته و در هندوستان قازه به الف گویند. ( بهار عجم ) ( آنندراج ).

فرهنگ معین

(قَ یا ق ) [ هند. ] (اِ. ) لنکوته . ، ~ کردن اسب بستن اسب به وضع خاص .

فرهنگ فارسی

( اسم ) لنکوته . یا قیزه کردن اسب . بستن اسب به وضع خاص .

ویکی واژه

لنکوته. ؛ ~ کردن اسب بستن اسب به وضع خ
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم