قلقلی

لغت نامه دهخدا

قلقلی. [ ق ِ ق ِ ] ( ص نسبی ) مدور و خرد.
- کوفته قلقلی ؛ کوفته خرد چندِ گردکانی که بیشتر از گوشت ونخودچی یا برنج کوفته کنند، و گاه نیز از گوشت تنها.

فرهنگ معین

(قِ قِ ) (ص . ) (عا. ) گرد، مدور (به زبان کودکان ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) بگرد مدور .

ویکی واژه

(عا.) گرد، مدور (به زبان کودکان)
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم