قالب زنی

فرهنگ معین

( ~ . زَ ) (حامص . ) ۱ - در قالب آوردن چیزی را. ۲ - دروغ گویی ، جعل . ۳ - مهر کردن پارچه .

فرهنگ فارسی

۱ - در قالب آوردن چیزی را ۲ - دروغ گویی جعل ۳ - مهر کردن پارچه و آن بدین ترتیب است که استاد کار پس از نشستن در جای خود ابتدا یکی از پارچه های مازو شده را - که کنار دستش قرار دارد - بر می دارد و روی پیشخوان پهن می کند و از روی نقشه ای که جلو وی پهن است و عبارتست از تصویر پرده یا رومیزی یا چیزی دیگر که باید قلمکار بسازد قالب مخصوص آن نقش را بر می دارد و سطح کنده شده آن را در کاسه ای رنگی - که کنار دستش گذاشته - فرو می برد و بعد روی پارچه ای که بر پیشخوان پهن کرده می گذارد و با دست بپشت قالب فشار می آورد تا نقش روی قالب عینا روی پارچه منعکس شود .

ویکی واژه

در قالب آوردن چیزی را.
دروغ گویی، جعل.
مهر کردن پارچه.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انگلیسی فال انگلیسی استخاره کن استخاره کن فال اوراکل فال اوراکل فال ماهجونگ فال ماهجونگ