غمکاه

لغت نامه دهخدا

غمکاه. [ غ َ ] ( نف مرکب ) آنکه یا آنچه از غم بکاهد. غمزدا. کاهنده غم :
عرصه ای دیدم چون جان و جوانی بخوشی
شادی افزای چو جان و چو جوانی غمکاه.انوری.

فرهنگ معین

( ~ . ) [ ع - فا. ] (ص فا. ) آن چه یا آن که از غم بکاهد.

فرهنگ عمید

کاهندۀ غم، آن که یا آنچه از غم و غصۀ شخص بکاهد.

فرهنگ فارسی

کاهنده غم، آنکه یا آنچه ازغم وغصه شخص بکاهد
( صفت ) آنکه یا آنچه از غم بکاهد غمزا .

ویکی واژه

آن چه یا آن که از غم بکاهد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال احساس فال احساس فال کارت فال کارت فال پی ام سی فال پی ام سی