عمومی

لغت نامه دهخدا

عمومی. [ ع ُ ] ( ص نسبی ) منسوب به عموم. ( از اقرب الموارد ). چیزی که شامل همه گردد. عام. کلی. ( ناظم الاطباء ). آنچه که متعلق و مربوط به عموم باشد. همگانی. ( فرهنگ فارسی معین ). در مقابل خصوصی.

فرهنگ معین

(عُ ) [ ع - فا. ] (ص نسب . ) منسوب به عموم ، همگانی .

فرهنگ عمید

آنچه مربوط به همۀ مردم باشد، همگانی.

فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به عموم آنچه که متعلق و مربوط به عموم باشد همگانی : تعلیمات عمومی .

ویکی واژه

منسوب به عموم، همگانی. عمومی حداقل تا سده پنجم پیش از میلاد نزد ایرانیان رایج بوده و علاوه بر مفهوم قوم و قبیله، نام نوعی نوشیدنی مقدس نیز بود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فرشتگان فال فرشتگان فال تک نیت فال تک نیت فال اوراکل فال اوراکل فال کارت فال کارت