علی الخصوص. [ ع َ لَل ْ خ ُ ] ( ع ق مرکب ) بخصوص. بویژه. خصوصاً. ( ناظم الاطباء ). خاصه. خاصةً. سیّما. لاسیّما. لاترما : در خطه ممالک توران علی الخصوص در بسیط این دولت از خیرات و ادخار حسنات و آثار عدل و اظهار فصل... ( سندبادنامه ص 18 ). علی الخصوص که دیباچه همایونش بنام سعد ابوبکر سعدبن زنگی است.سعدی ( گلستان ).مکن که حیف بود دوست از خود آزردن علی الخصوص مر آن دوست را که ثانی نیست.سعدی.|| در ناظم الاطباء به معنای بطور دقت و بروجه عموم ، نیز آمده است.
فرهنگ معین
( ~. خُ ) [ ازع . ] (ق مر. ) به ویژه ، مخصوصاً.
فرهنگ عمید
به خصوص، خصوصاً به ویژه.
فرهنگ فارسی
بویژه بخصوص خصوصا مخصوصا مقابل علی العموم : ای جبرئیل . این مراست علی الخصوص ? یا مرا و فرزندانم را علی العموم ? ( کشف الاسرار ) بخصوص بویژه خصوصا خاصه سیما