علی الخصوص

لغت نامه دهخدا

علی الخصوص. [ ع َ لَل ْ خ ُ ] ( ع ق مرکب ) بخصوص. بویژه. خصوصاً. ( ناظم الاطباء ). خاصه. خاصةً. سیّما. لاسیّما. لاترما : در خطه ممالک توران علی الخصوص در بسیط این دولت از خیرات و ادخار حسنات و آثار عدل و اظهار فصل... ( سندبادنامه ص 18 ).
علی الخصوص که دیباچه همایونش
بنام سعد ابوبکر سعدبن زنگی است.سعدی ( گلستان ).مکن که حیف بود دوست از خود آزردن
علی الخصوص مر آن دوست را که ثانی نیست.سعدی.|| در ناظم الاطباء به معنای بطور دقت و بروجه عموم ، نیز آمده است.

فرهنگ معین

( ~. خُ ) [ ازع . ] (ق مر. ) به ویژه ، مخصوصاً.

فرهنگ عمید

به خصوص، خصوصاً به ویژه.

فرهنگ فارسی

بویژه بخصوص خصوصا مخصوصا مقابل علی العموم : ای جبرئیل . این مراست علی الخصوص ? یا مرا و فرزندانم را علی العموم ? ( کشف الاسرار )
بخصوص بویژه خصوصا خاصه سیما

ویکی واژه

به ویژه، مخصوصاً.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال تاروت استخاره کن استخاره کن فال کارت فال کارت