طهر

لغت نامه دهخدا

طهر. [ طَ ] ( ع مص ) دور کردن چیزی را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). یقال : طهره طهراً. ( منتهی الارب ).
طهر. [ طَ هَِ ] ( ع ص ) پاک. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). پاکیزه. طاهر. ج ، طَهِرون.
طهر. [ طُ ] ( ع مص ) پاک گردیدن. || منقطع شدن حیض زن. || غسل آوردن به انقطاع خون و جز آن. || ( اِمص ) پاکی از حیض و جز آن. ج ، اطهار.( منتهی الارب ) ( آنندراج ). قرء. خلاف طمث :
آب بهر عام اصل و فرع را
ازبرای طهر و بهر کرع را.( مثنوی ).پاک کو از حوض مهجور اوفتاد
او ز طهر خویش هم دور اوفتاد.( مثنوی ).|| ( اِمص ) بی نمازی. حیض. || پاکی ( از اضداد است ).
طهر. [ ] ( ع اِ ) طَرَخْشَقوق است. ( فهرست مخزن الادویه ).

فرهنگ معین

(طُ هْ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) پاک شدن . ۲ - پاک شدن زن از حیض . ۳ - (اِمص . ) پاکی .

فرهنگ عمید

۱. پاک شدن از آلودگی، پاکی، طهارت.
۲. (فقه ) مدت پاکی زن، مدت بین دو حیض.
۳. [مجاز] دوری از گناه.

فرهنگ فارسی

پاک شدن، پاک شدن زن ازحیض ، پاکی، مدت پاکی زن، مدت بین دوحیض
۱ - ( مصدر ) پاک گردیدن . ۲ - منقطع شدن حیض زن . ۳ - ( اسم ) پاکی ( از حیض و جز آن ) .
طرخشقوق است

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] به پاکی از حیض و نفاس طهر گفته می شود.
طهر در لغت به معنای پاکی، مقابل نجاست و حیض آمده است؛ لیکن مراد از آن در کلمات فقها پاکی از حیض و نفاساست؛ از این رو، به روزهای پاکی زن از حیض و نفاس «ایّام طهر» اطلاق می شود. بنابر این، ایّامی که زن خون استحاضه می بیند نیز ایّام طهر به شمار می رود؛ زیرا از حیض و نفاس پاک است.از احکام آن در بابهای طهارت ، طلاق و ظهار سخن گفته اند.
← اقسام طهر
پس از قطع شدن خون حیض یا نفاس و علم به حصول پاکی، بر زن واجب است برای به جا آوردن عبادات مشروط به طهارت ، همچون نماز و روزه غسل کند.
← در طلاق
۱. ↑ لسان العرب، واژه «طهر».
...
[ویکی الکتاب] معنی طَهِّرْ: پاکیزه کن - طاهر کن
ریشه کلمه:
طهر (۳۱ بار)

ویکی واژه

پاک شدن.
پاک شدن زن از حیض.
پاکی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال تاروت فال تاروت فال اعداد فال اعداد فال تک نیت فال تک نیت