شقل

لغت نامه دهخدا

شقل. [ ش َ ] ( ع مص ) آرمیدن با زن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). || وزن کردن دینار و سنجیدن آن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). معرب بابلی «شغلو» ، سنجیدن و وزن کردن. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ معین

(شَ ) [ معر. ] (مص م . ) سنجیدن ، وزن کردن .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) سنجیدن وزن کردن .

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:شکل (باستان شناسی)

ویکی واژه

سنجیدن، وزن کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال انگلیسی فال انگلیسی فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال تاروت