سرش

لغت نامه دهخدا

سرش. [ س ِ رَ ] ( اِمرکب ) مخفف سه رش است و آن مقنعه و روپاکی باشد سه گز، چه رش بمعنی گز هم آمده است. ( برهان ) ( آنندراج ).
سرش. [ س ِ رِ ] ( اِ ) مخفف سریش و آن آردی است که کفشگران و صحافان و امثال ایشان کار فرمایند. ( برهان ) ( آنندراج ). رجوع به سریش شود.
سرش. [ س ِ رِ ] ( هزوارش ، ص ) به لغت زند وپازند بمعنی بد و زبون است که در مقابل نیک و نیکو باشد. ( برهان ) ( آنندراج ). رجوع به سلش و سلیش شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - گیاهی است از تیره سوسنیها که دارای گلهای زینتی است و چون دارای ساقه زیر زمینی ضخیم لعابدار است از کوبیده ریشه آن به عنوان چسب استفاده میکنند . این گیاه به طور خودرو و در اکثر نقاط و همچنین ایران میروید اشراس اشراش . ۲ - درختی است زینتی از تیره سماقیان که جزو گونه های زیتون ( سنجد تلخ ) میباشد . این درخت از خارج وارد ایران شده و در جنوب ایران ( بندر عباس و چاه بهار ) کشت می شود . اصل آن از هندوستان و هندو چین است چیش . ۳ - بد کار بد عمل . ۴ - حقیر فرومایه

فرهنگستان زبان و ادب

{portamento (it. )} [موسیقی] فنی در اجرای موسیقی که در آن نوازنده یا خواننده محدوده ای صوتی را به صورت سراندن و با گذر از همۀ بسامدهای آن اجرا می کند

دانشنامه عمومی

سُرِش یا پورتامنتو ( به ایتالیایی: portamento ) به معنی «حمل»، فنی در اجرای موسیقی است که در آن نوازنده یا خواننده محدوده ای صوتی را به صورت سراندن و با گذر از یک ارتفاع صوتی اجرا می کند.
نام غربی آن از عبارت ایتالیایی «portamento della voce» ( حمل آوا ) گرفته شده است که از سدۀ ۱۷ میلادی رواج یافته است. تقلید از سرش، از همان دوران در ویولن، سازهای بادی و گاهی با استفاده از نت های زینت اجرا می شد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال چای فال چای فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال ای چینگ فال ای چینگ