سبکبال

لغت نامه دهخدا

سبکبال. [ س َ ب ُ ] ( ص مرکب ) تیزپر. تیزرو. زودگذر :
چه سان دل را نگه دارد کسی از چشم فتانش
که گیراتر ز شاهین است مژگان سبکبالش.صائب ( از آنندراج ).راهی که مرغ عقل بیک سال می پرد
در یک نفس جنون سبکبال میپرد.ایضاً.

فرهنگ معین

( ~ . ) (ص مر. ) ۱ - پرندة تیزپر. ۲ - فارغ ، آسوده .

فرهنگ عمید

۱. پرندۀ تیزپر.
۲. پرندۀ کوچک. * سبک پر.

فرهنگ فارسی

سبک پر، پرنده تی پر، پرنده کوچک

ویکی واژه

پرندة تیزپر.
فارغ، آسوده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال چای فال چای فال ورق فال ورق فال تاروت فال تاروت