رادیوگرافی

لغت نامه دهخدا

رادیوگرافی. [ ی ُ گ ِ ] ( فرانسوی ، اِ مرکب ) عمل عکس برداری با اشعه مجهول.

فرهنگ معین

( ~. گِ ) [ فر. ] (اِمر. ) شیوة بررسی بدن با تاباندن پرتوهای ایکس بر آن و تولید تصویرهایی بر روی کلیشه یا پرده های حساس ، پرتونگاری (فره ).

فرهنگ عمید

عکس برداری از اعضای بدن به وسیلۀ اشعۀ ایکس برای تشخیص بیماری، پرتونگاری.

فرهنگ فارسی

پرتوگرافی، عکاسی باریون ایکس ازاعضای بدن
( اسم ) پرتو نگاری

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:پرتونگاری

ویکی واژه

شیوة بررسی بدن با تاباندن پرتوهای ایکس بر آن و تولید تصویرهایی بر روی کلیشه یا پرده‌های حساس، پرتونگاری (فره)
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال لنورماند فال لنورماند فال تک نیت فال تک نیت فال رابطه فال رابطه فال تماس فال تماس