درانیدن

لغت نامه دهخدا

درانیدن. [ دَ دَ / دِرْ را دَ ] ( مص ) متعدی دریدن. ولی قدما دریدن را لازم و متعدی استعمال می کردند. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). چاک دادن و شکافتن کنانیدن و پاره کردن و دریدن کنانیدن. ( ناظم الاطباء ). پاره پاره کردن. پاره کردن. تمزیق. خرق. قَدّ:تخریق ؛ نیک بدرانیدن. ( دهار ). قَدّ؛ به درازا درانیدن. ( دهار ). هَرت ؛ جامه درانیدن. ( از منتهی الارب ).

فرهنگ معین

(دَ دَ ) (مص م . ) پاره کردن ، چاک دادن .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) پاره کردن چاک دادن دریدن شکافتن .

ویکی واژه

پاره کردن، چاک دادن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال راز فال راز فال تاروت فال تاروت فال پی ام سی فال پی ام سی