بیربط. [ رَ ]( ص مرکب ) ( از: بی + ربط ) بی پیوستگی و ارتباط. که ربط ندارد. که منظم و منتسق نیست. || بی ترتیب. بی نظم. ( آنندراج ): سخن بیربط گفتن ؛ سخنان نامنظم و غیرمنسجم گفتن. پرت و پلا گفتن. رجوع به ربط شود.
فرهنگ معین
(رَ ) [ فا - ع . ] ۱ - (ق مر. ) بدون ارتباط ، بی رابطه . ۲ - بی اساس ، مهمل .
فرهنگ عمید
۱. بی ارتباط، بی رابطه. ۲. بی نظم وترتیب. ۳. بی اساس و مهمل.
فرهنگ فارسی
۱ - بدون ارتباط بی رابطه . ۲ - بی اساس مهمل . ۳ - ( صفت )بی اطلاع بی علم ۴ - بی ترتیب بی نظم .