ابتدائی

لغت نامه دهخدا

ابتدائی. [ اِ ت ِ ] ( ص نسبی ) اولی. آغازی. شروعی.
- محکمه ابتدائی یا بدایت ؛ محکمه دون استیناف.
- مدرسه ابتدائی ؛ مدرسه دون متوسطه که کودک بار اول در آن درس فرا گیرد و مدت آن در ایران فعلاً پنج سال باشد.

فرهنگ فارسی

( صفت ). مقدماتی اولی آغازی . یا مدرس. ابتدائی . مدرسه ای که در آن نخستین دور. تحصیل را فراگیرند پایین تر از دور. متوسطه . یا محکم. ابتدائی . محکم. بدایت محکم. دون استیناف دادگاه شهرستان .

ویکی واژه

elementare
primitivo
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال اوراکل فال اوراکل فال امروز فال امروز فال ای چینگ فال ای چینگ