ارحام
فرهنگ معین
( اِ ) [ ع . ] (مص م . ) مهربانی کردن ، بخشایش آوردن .
فرهنگ عمید
۲. نزدیکان نَسَبی، بستگان.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) مهربانی کردن مهر ورزیدن بخشایش آوردن .
فرهنگ اسم ها
معنی: بستگان، اقوام، نزدیکان، ( جمع رحم )، خویشان، کسان، منسوبان به ویژه منسوبان نَسَبی، [این واژه اگر «ارحام»/erham/ تلفظ شود به معنی مهربانی کردن، مهر ورزیدن، بخشایش آوردن است]
دانشنامه اسلامی
معنی أَرْحَامَکُمْ: رحمهایتان-رابطه خویشاوندیتان (رحم در اصل به معنای محل نشو و نمای جنین در شکم مادران میباشد بعدها در معنای قرابت و خویشاوندی استعمال شد ، چون خویشاوندان همه در اینکه از یک رحم خارج شدهاند مشترکند پس کلمه رحم به معنای نزدیک و ارحام به معنای نزدیکان ان...
ریشه کلمه:
رحم (۵۶۳ بار)
ویکی واژه
جِ رَحِم ؛ زهدانها.
خویشان، اعضاء خانواده.