آن سر
انسر. [ اَ س ُ ] ( ع اِ ) ج ِ نَسر. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). کرکسها. کرکسان. و رجوع به نسر شود.
( آن سر ) (سَ ) ( اِ. ) کنایه از: آن دنیا، آخرت .
جمع نسر . کرکسها . کرکسان
آنسر. آنسِر ( از لاتین به معنی غاز ) یا آلفا روباهک یک ستاره است که در صورت فلکی روباهک قرار دارد.
کنایه از: آن دنیا، آخرت.