افترا

لغت نامه دهخدا

افترا. [ اِ ت ِ ] ( اِ ) مأخوذ از تازی ؛ نسبت دروغ و کذب بکسی. تهمت و اسناد خیانت. هر چیز ناحق و برخلاف واقع. ( ناظم الاطباء ). همان افتراء عربی است که در کتابت و تلفظ فارسی همزه آن ساقط شده است. بهتان. ( غیاث اللغات ). تهمت. بهتان.

فرهنگ عمید

تهمت زدن، به دروغ نسبت خیانت یا گناه به کسی دادن.

فرهنگ فارسی

۱ - (مصدر ) تهمت زدن بدروغ نسبت خیانت یا عمل بد بکسی دادن . ۲ - ( اسم ) بهتان.
ماخوذ از تازی نسبت دروغ و کذب بکسی .

دانشنامه آزاد فارسی

اِفترا
انتساب یک عمل مجرمانه به دیگری با قصد سوء، به شرط آن که در دادگاه ثابت نشده باشد. مثلاً اگر شخصی، دیگری را دزد بخواند ولی دزدی او در دادگاه اثبات نشود، او را مفتری (بر وزن مشتری) گویند. افترا اغلب به وسیلۀ انتشار اوراق چاپی یا خطی یا درج در روزنامه یا نطق در مجامع عمومی صورت می گیرد، اما گاه ممکن است به صورت عملی انجام شود، مانند قراردادن آلات و ادوات جرم در محل سکونت یا کسب دیگری. طبق مادۀ ۶۹۸ قانون مجازات اسلامی افترا جرم است و اگر مفتری نتواند صحت آنچه را به دیگری نسبت داده، ثابت کند به مجازات قانونی محکوم خواهد شد. اگر موضوع افترا، جرایمی مانند لواط و زنا باشد، آن را قذف گویند که مستوجب حدّ است. نکتۀ مهم در افترا آن است که مفتری بایستی سوء نیت و قصد اضرار و صدمه زدن داشته باشد. بنابراین صرف اعلام شکایت به منظور کشف حقیقت و احقاق حق، افترا نیست.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] إفترا. اِفْتِرا، واژه ای قرآنی که در معارف گوناگون اسلامی به کار رفته ، و از آن نسبت دروغ اراده شده است.
این واژه در قرآن کریم دهها بار به شکلهای مصدری ، فعلی و اسمی آمده ، واژه افترا گاه تنها به کار رفته ، و گاه با واژه هایی چون کذب ، بهتان ، اِفک و اثم همراه است و در موارد متعددی نیز با واژه های کذب و ظلم یک حوزه معنایی را شکل داده است.
[ویکی فقه] اِفْتِرا، واژه ای قرآنی که در معارف گوناگون اسلامی به کار رفته ، و از آن نسبت دروغ اراده شده است.
این واژه در قرآن کریم دهها بار به شکلهای مصدری ، فعلی و اسمی آمده ، واژه افترا گاه تنها به کار رفته ، و گاه با واژه هایی چون کذب ، بهتان ، اِفک و اثم همراه است و در موارد متعددی نیز با واژه های کذب و ظلم یک حوزه معنایی را شکل داده است.
انعام/سوره۶، آیه۲۱.
در روایات و احادیث واژه افترا همان کاربرد قرآنی را دارد، ولی در مواردی از حیث مفهوم و مصداق کاربردی متفاوت پیدا کرده است .، برای مثال آنجا که افترای بر رسول خدا (صلی الله علیه وآله) و اهل بیت (ع لیهم السلام) هم طراز افترا بر خداوند است ،
کلینی ، محمد بن یعقوب، الکافی ، ج۲، ص۱۶.
در حوزه بحث های اعتقادی و کلامی از واژه افترا برای مردود دانستن عقاید باطل دیگر فرقه ها و نحله ها استفاده شده است ، چنانکه مشبّهه که خداوند را بر صفاتی شبیه مخلوق او وصف می کنند، از مفتریان محسوب شده اند،
کلینی ، محمد بن یعقوب، الکافی ، ج۱، ص۱۰۰.
...
[ویکی فقه] افترا (قرآن). افترا یکی از اعمال ناپسند و از رذائل اخلاقی است.
افترا (از فری) در لغت به معنای جعل و ساختن دروغ است که با نسبت دادن سخن یا فعل ناحق یا صفت نادرست به دیگری تحقق می یابد؛ هر چند این نسبت دادن برخاسته از اعتقاد افترا زننده باشد. در این مدخل از واژه های «فری» و «بهت» و مشتقات آن دو و جملات مفید معنای افترا استفاده شده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم