تأثم

لغت نامه دهخدا

تأثم. [ ت َ ءَث ْ ث ُ ] ( ع مص ) توبه کردن از گناه و بازایستادن از آن. ( از اقرب الموارد ) ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ) ( از زوزنی ): لو لم اترک الکذب تأثماً لترکته تذمماً. || بزهکار دیدن خود را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ).

فرهنگ معین

( تأثم ) (ثَ أَ ثُّ ) [ ع . ] (مص ل . ) باز ایستادن از گناه ، توبه کردن .

فرهنگ عمید

خودداری کردن و بازایستادن از گناه و توبه کردن.

ویکی واژه

باز ایستادن از گناه، توبه کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال درخت فال درخت استخاره کن استخاره کن فال ابجد فال ابجد