بار آمدن

لغت نامه دهخدا

( بار آمدن ) بار آمدن. [ م َ دَ ] ( مص مرکب ) تربیت شدن. پرورده شدن. پرورش یافتن. بزرگ شدن :این طفل بد بار آمده است. مگر پشت تاپو بار آمدی ؟

فرهنگ معین

( بار آمدن ) (مَ دَ ) (مص ل . ) تربیت شدن (چه خوب چه بد ).

ویکی واژه

تربیت شدن (چه خوب چه بد)
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال پی ام سی فال پی ام سی فال فنجان فال فنجان فال نخود فال نخود