اکید

لغت نامه دهخدا

اکید. [ اَ ] ( ع ص ) محکم و استوار. ( از اقرب الموارد ) ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ) ( ناظم الاطباء ). وثیق. استوار: سفارش اکید، دستور اکید. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ معین

( اَ ) [ ع . ] (ص . ) محکم ، استوار، دستور قطعی .

فرهنگ عمید

محکم، استوار.

فرهنگ فارسی

محکم، استوار
( صفت ) محکم استوار. یا دستور اکید . دستور قطعی .

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی أَکِیدُ: نقشه می کشم -تدبیر می کنم
ریشه کلمه:
کید (۳۵ بار)

ویکی واژه

محکم، استوار، دستور قطعی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم