لغت نامه دهخدا
املأ. [ اَ ل ًَْ ] ( ع ن تف ) پرتر. ( یادداشت مؤلف ). || بمجاز، تواناتر و بی نیازتر، گویند: هو املأ القوم ؛ ای اقدرهم و اغناهم. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). هذا الامر املأ بک ؛ای املک. ( از منتهی الارب ). || بمجاز، کاملتر، گویند: فلان املأ لعینی من فلان ؛ ای اتم فی کل شی منظراً و حسناً. ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ).