لغت نامه دهخدا
همیشه تا بجهان اقتضای طبع آن است
که گرم و سرد برآید بخار از آتش و آب.مسعودسعد.گر اقتضای زمان دور باز سرگیرد
بنات دهر نزایند بهتر از تو بنین.سعدی.|| ( اصطلاح فقه ) خواستن فعل است با منع کردن از ترک آن که آنرا ایجاب گویند و بدون منع کردن از ترک آنرا استحباب گویند یا طلب کردن است ترک فعل را با منع از خود فعل ، آنرا حرام گویندو بدون منع از فعل آنرا کراهت گویند. ( از تعریفات سید جرجانی ).اقتضاء شامل وجوب و ندب و حرمت و کراهت میشود. ( از نفایس الفنون در کلمه حکم ).