افتتاح. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) گشادن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از منتخب بنقل غیاث اللغات ) ( ناظم الاطباء ). مقابل بستن. ( از اقرب الموارد ). باز کردن. ( یادداشت مؤلف ) : و هم بر این نمط افتتاح کرده شود. ( کلیله و دمنه ). || آغاز کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از منتخب بنقل غیاث اللغات ). ابتدا کردن. ( المصادر زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). ابتدا کردن بچیزی یا امری. ( از اقرب الموارد ). - افتتاح خراج ؛ ابتداء جبایت آن. ( یادداشت بخط مؤلف ). || غالب شدن و فتح کردن جایی را با زور: افتتح السلطان دارالحرب ؛ غلب علیها و تملکها قهراً. ( از اقرب الموارد ). فتح کردن. ( المصادر زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). || گشادفرج شدن ناقة. ( از اقرب الموارد ). || ( حامص ) مأخوذ از تازی ؛ آغاز. شروع. ( ناظم الاطباء ). مقابل اختتام. ( یادداشت مؤلف ) : تا هر باب که افتتاح کردند بتمامت اشباع برسانیدند. ( کلیله و دمنه ). || گشودگی. گشایش. ( ناظم الاطباء ). گشاد. گشادی. گشادگی. ( یادداشت بخط مؤلف ). - افتتاح کردن ؛ گشودن. باز کردن. آغاز کردن : شکوفه ها همه انواع باغ گردونست که چون پدید شدند افتتاح کرد سما.
فرهنگ معین
(اِ تِ ) [ ع . ] (مص ل . ) ۱ - گشودن ، باز کردن . ۲ - آغاز کردن .
فرهنگ عمید
۱. گشودن، باز کردن. ۲. آغاز کردن. ۳. شروع به کار مؤسسه یا کارخانه یا مدرسه و امثال آن.
فرهنگ فارسی
گشودن، بازکردن، آغازکردن ( مصدر ) ۱ - گشودن باز کردن . ۲ - شروع کردن آغاز کردن آغازیدن .
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] افتتاح (ابهام زدایی). واژه افتتاح ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • افتتاح، حالتی در مقابل پایان• دعای افتتاح، دعای ویژه شب های ماه رمضان یا دعای توجّه• تکبیرات افتتاح، تکبیرهای آغازین نماز ...