استفتاح

لغت نامه دهخدا

استفتاح. [ اِ ت ِ تا ] ( ع مص ) نصرت خواستن. ( مجمل اللغة ) ( زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). فیروزی جستن. ( منتهی الارب ). استنصار. خواهش فیروزی. نصرت جستن. || گشودن. ( منتهی الارب ). بازکردن. || گشادگی خواستن. گشاد خواستن. فتوح خواستن. طلب باز کردن. گشایش طلبیدن :
مرا تو دانی و دانی که هیچوقت نبود
در دنائت را بر دل من استفتاح.؟- استفتاح کردن ؛ گشایش طلبیدن.
|| یار خواستن. ( منتهی الارب ). یاری خواستن. ( مجمل اللغة ). || آغاز کردن. ( منتهی الارب ). ابتدا کردن. آغازیدن. || درخواستن آنچه بر تو مشکل باشد. ( زوزنی ). درخواستن از قرآن آنچه بر تو مشکل بود. ( مجمل اللغة ). وادرخواستن آنچه بر تو مشکل شده باشد از قرآن. ( تاج المصادر بیهقی ).
- روز استفتاح ؛ روز پانزدهم ماه رجب برای گشوده بودن درهای آسمان یا درهای کعبه.

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] (مص م . ) ۱ - نصرت خواستن . ۲ - گشایش طلبیدن . ۳ - یاری خواستن .

فرهنگ عمید

۱. به دنبال پیروزی بودن، فتح خواستن.
۲. باز کردن، گشودن.
۳. آغاز کردن.
۴. (اسم ) پانزدهم ماه رجب. &delta، در روایات آمده است که در این روز درهای آسمان باز است.

فرهنگ فارسی

فتح خواستن، پیروزی جستن، نصرت خواستن ، گشایش خواستن، گشودن، بازکردن، آغازکردن امری
( مصدر ) ۱ - نصرت خواستن فیروزی جستن ۲ - گشادگی خواستن فتوح خواستن گشایش طلبیدن . ۳ - یار خواستن یاری خواستن . ۴ - آغازیدن ابتدا کردن . ۵ - خواستار رفع دشواری از کاری شدن خواستن حل مشکلی که در قر آن باشد . یا روز استفتاح روز پانزدهم ماه رجب که میگویند در آن روز درهای آسمان یا درهای کعبه باز است .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] نصرت خواستن و گشایش طلبیدن را استفتاح گویند.
این واژه در مورد دعای استفتاح- که از آن به دعای توجّه تعبیر می شود و عمل استفتاح- که به عمل امّ داود معروف است.

ویکی واژه

نصرت خواستن.
گشایش طلبیدن.
یاری خواستن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم