اردوگاه

لغت نامه دهخدا

اردوگاه. [ اُ ] ( اِ مرکب ) محل اردو. مُعسکر.

فرهنگ معین

( ~. ) [ تر - فا. ] (اِمر. ) محل اردو.

فرهنگ عمید

۱. محل تشکیل اردو.
۲. محل نگه داری آوارگان و اسرای جنگی.

فرهنگ فارسی

( اسم ) محل اردو معسکر لشکر گاه .

فرهنگستان زبان و ادب

{camp} [گردشگری و جهانگردی] اقامتگاهی ارزان قیمت که مسافران با استفاده از چادر یا کاروانک در آن اقامت می کنند متـ . اردو

دانشنامه عمومی

اردوگاه به فضایی موقت جهت اسکان کمتر از یک روز و حتی یک شب گفته می شود که می توان به عنوان مکان از آن استفاده کرد که دارای امکاناتی همچون چادر، سرویس بهداشتی، دوش، رستوران و غیره می باشد.

ویکی واژه

accampamento
محل اردو.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال درخت فال درخت فال فرشتگان فال فرشتگان استخاره کن استخاره کن