بغرنج

لغت نامه دهخدا

بغرنج. [ ب ُ رَ ] ( ص ) سخت. مشکل. عظیم سخت. بسیار درهم ، چون معمایی صعب. پیچ در پیچ. برهم ، درهم. ملتبس. پیچیده. معمایی. صاحب تعقید. معقد. مغلق. جاویده ( در تکلم ). نامفهوم. نارسا. ( یادداشت لغت نامه ).

فرهنگ معین

(بُ رَ ) ( اِ. ) مشکل ، دشوار.

فرهنگ عمید

درهم وبرهم، مشکل، پیچیده، دشوار، نارسا.

فرهنگ فارسی

مشکل، پیچیده، درهم وبرهم، دشوارونارسا
( اسم ) مشکل دشوار پیچ در پیچ نارسا.

ویکی واژه

مشکل، دشوار.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال انبیا فال انبیا فال سنجش فال سنجش فال قهوه فال قهوه