آلومين

لغت نامه دهخدا

الومین. [ اَ ] ( فرانسوی ، اِ ) آلومین. اکسید دالومینیم. یکی از ترکیبات آلومینیم است که در طبیعت بصورت بلورین موجود است. نشانه آن در شیمی Al2o3 است و معمولاً آنرا از تصفیه بکسیت بدست می آورند، الومین حاصل گردیست سفید و زیر انگشتان نرم و در 2040 درجه حرارت ذوب می شود. الومین کمی دارای خاصیت قبض است و اغلب املاح آنرا بشکل گرد ضدعفونی و جاذب ترشحات مرضی و خشک کننده و التیام دهنده زخمها بکار میبرند. و رجوع به درمان شناسی ج 1 ص 456 شود.

فرهنگ معین

( آلومین ) [ فر. ] ( اِ. ) یکی از ترکیبات آلومینیوم که در طبیعت به صورت بلورین موجود است .

فرهنگ عمید

( آلومین ) اکسید آلومینیوم که در خاک وجود دارد و به حالت متبلور و به شکل های گوناگون چون لعل، یاقوت، زمرد، و زبرجد نیز دیده می شود.

فرهنگ فارسی

( آلومین ) ( اسم ) یکی از ترکیبات آلومینیوم که در طبیعت بصورت بلورین موجود است . و معمولا آنرا از تصفی. بکسیت بدست میاورند . آلومین حاصل گردیست سفید و زیر انگشتان نرم و در ۲٠۴٠ درجه حرارت ذوب میشود .
اکسید آلومینیوم، درطبیعت بحالت تبلوراست، لعل ویاقوت وزمردوزبرجدازاقسام آلومین هستند
یا آلومین یا اکسید دالومینیم یکی از ترکیبات آلومینیم است که در طبیعت بصورت بلورین موجود است .

فرهنگستان زبان و ادب

آلومین
{alumina} [شیمی] آلومینیم اکسید طبیعی (Al2O3 )

ویکی واژه

آلومین
(مواد): ماده سفید رنگی غیر سمّی و بسیار دیرگداز که در چینی‌سازی، سرامیک‌سازی، و مانند آنها مصرف میشود.
یکی از ترکیبات آلومینیوم که در طبیعت به صورت بلورین موجود است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال قهوه فال قهوه استخاره کن استخاره کن فال سنجش فال سنجش