شبگیر کردن

لغت نامه دهخدا

شبگیر کردن. [ش َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) صبح بسیار زود حرکت کردن کاروان. مقابل ایوار کردن. ( یادداشت مؤلف ) :
چون شمع صبحگاه به بسمل رسیده ایم
شبگیر کرده ایم و به منزل رسیده ایم.باقر کاشی.

فرهنگ معین

( ~ . کَ دَ ) (مص ل . ) آخر شب از جایی به جایی رفتن .

ویکی واژه

آخر شب از جایی به جایی رفتن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال کارت فال کارت فال پی ام سی فال پی ام سی فال قهوه فال قهوه