سرخوانی

لغت نامه دهخدا

سرخوانی. [ س َ خوا / خا ] ( حامص مرکب ) پیش خوانی. ( برهان ) ( آنندراج ). || خوانندگی و گویندگی. || سرنوشت خواندن. || طنز و مسخرگی کردن. ( برهان ) ( آنندراج ).

فرهنگ معین

( ~ خا ) ۱ - (حامص . ) خواندن آواز پیش از آواز دیگران . ۲ - سرودگویی ، تغنی . ۳ - خواندن سرنوشت کسان . ۴ - پیش - خوانی تا دیگران ذکر گویند. ۵ - استهزاء، تمسخر. ۶ - فاتحه خوانی بر سر قبور مردگان . ۷ - (اِ. ) ابتدای خوانندگی ، پیش درآمد.

ویکی واژه

خواندن آواز پیش از آواز دیگران.
سرودگویی، تغنی.
خواندن سرنوشت کسان.
پیش - خوانی تا دیگران ذکر گویند.
استهزاء، تمسخر.
فاتحه خوانی بر سر قبور مردگان.
ابتدای خوانندگی، پیش درآمد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
خویشان
خویشان
الکن
الکن
تشحیذ
تشحیذ
کون کردن
کون کردن