دادیار

لغت نامه دهخدا

دادیار. [ دادْ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) که یاری عدل کند. که عدالت را مجری دارد. || در اصطلاح دادگستری معاون قضائی و دستیاردادستان یا مدعی العموم. وکیل عمومی. در اصطلاح دستگاه سابق عدلیه و اینک دادستان را وکیل عمومی گویند.

فرهنگ معین

(اِمر. ) معاون دادستان .

فرهنگ عمید

معاون دادستان، وکیل عمومی.

فرهنگ فارسی

معاون، دادستان، وکیل عمومی
( اسم ) معاون دادستان وکیل عمومی .

فرهنگ اسم ها

اسم: دادیار (پسر) (کردی) (تلفظ: dadyar) (فارسی: دادیار) (انگلیسی: dadyar)
معنی: حامی قانون، مجری عدالت، مجری عدالت ( نگارش کردی

ویکی واژه

معاون دادستان.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ورق فال ورق فال تک نیت فال تک نیت فال چوب فال چوب فال کارت فال کارت