خواب گزار

لغت نامه دهخدا

خواب گزار. [ خوا / خا گ ُ ] ( نف مرکب ) نائم. خوابیده. ( ناظم الاطباء ). || مُعبِّر. تعبیرخواب کننده. خواب گذار : بامداد معبری را بخواند... خوابگزاری دیگر را فرمود آوردن و این خواب را با وی بگفت. ( قابوسنامه ). || آنکه حکایت رؤیای خود کند. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ معین

(خا. گُ ) (ص فا. ) معبر، تعبیرکننده خواب .

فرهنگ عمید

کسی که تعبیر خواب می کند، معبّر.

فرهنگ فارسی

نائم خوابیده
( صفت ) آنکه خواب را تعبیر کند معبر.

ویکی واژه

معبر، تعبیرکننده خواب.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال عشق فال عشق فال درخت فال درخت فال اعداد فال اعداد