خفه‌کن

لغت نامه دهخدا

خفه کن. [ خ َ ف َ / ف ِ ک ُ ] ( اِ مرکب ) آلتی است که برای کشتن بر در آتش دان آن استوار کنند تا آن آتش بمیرد. مطفاءة. ( یادداشت بخط مؤلف ).
- خفه کن سماور ؛ آلتی است که بر سر آتشدان سماور نهند چون خواهند آتش سماور بمیرانند.
- خفه کن شمع ؛ آلتی که شمع را فرومیراند.

فرهنگ فارسی

آلتی است که برای کشتن آتشی بر در آتش دان آن استوار کنند تا آن آتش بمیرد .

فرهنگستان زبان و ادب

{exhaust brake, exhaust retarder} [قطعات و مجموعه های خودرو] افزاره ای در موتورهای دیزلی که ازطریق تغییر پس فشار دود سرعت خودرو را کاهش می دهد

ویکی واژه

افزاره‌ای در موتورهای دیزلی که ازطریق تغییر پس‌فشار دود سرعت خودرو را کاهش می‌دهد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم