جمیعاً

لغت نامه دهخدا

( جمیعاً ) جمیعاً. [ ج َ عَن ْ ] ( ع ق ) همگی. همه. همگان. || سراسر. تماماً. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ معین

( جمیعاً ) (جَ عَ نْ ) [ ع . ] (ق . ) همگی ، همگان .

فرهنگ فارسی

۱- همگی همه همگان . ۲- سراسر تماما.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی قَبْضَتُهُ: در دست او - در احاطه ی قدرت اوست (عبارت "وَﭐلْأَرْضُ جَمِیعاً قَبْضَتُهُ یَوْمَ ﭐلْقِیَامَةِ "این معنا را خاطر نشان میکند که در روز قیامت تمامی اسباب از سببیت میافتند و دست خلق از همه آنها بریده میشود ، تنها یک سبب میماند و آن هم خدای مسبب الاسباب اس...
معنی لَمْ یَیْأَسِ: نا امید نشده و نمی شوند - مأیوس نشده و نمی شوند(یأس به معنای قطع شدن طمع آدمی است از امری که بدان طمع داشته .عبارت"أَفَلَمْ یَیْأَسِ ﭐلَّذِینَ ءَامَنُواْ أَن لَّوْ یَشَاءُ ﭐللَّهُ لَهَدَی ﭐلنَّاسَ جَمِیعاً " یعنی پس آیا آنان که ایمان آورده اند، ندانس...
ریشه کلمه:
جمع (۱۲۸ بار)

ویکی واژه

همگی، همگان.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم