تهاویل. [ ت َ ] ( ع اِ ) ج ِ تهویل ؛یعنی کارهای ترساننده. || رنگهای گوناگون. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). رنگهای مختلف از سرخ و زرد و سبز. ( از اقرب الموارد ). || آرایش نگارها و تصویرها و پیرایه ها. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). واحدآن تهویل است. یقال : زینت بالتهاویل ، و هی النقوش والالوان تهول من نظر الیها کمال. یقال : شی رائع و لو ابصرته لراعک و هو یروع بجماله. ( اقرب الموارد ). - تهاویل الربیع ؛ آنچه از گلهای گوناگون که در بهار روید. یقال : علا الریاض تهویلها. و گویند تهاویل ، پشمهائی است که به شتر آویزند و آن را واحد نیست. ( از اقرب الموارد ).
فرهنگ معین
(تَ ) [ ع . ] جِ تهویل .
فرهنگ عمید
۱. سهمگینی، ترساندن. ۲. (اسم ) رنگ های گوناگون از سرخ، سبز، و زرد.
فرهنگ فارسی
زینت تصاویرونقوش، رنگهای سبزوسرخ وزرد، تهویل ( مصدر اسم ) جمع : تهویل . ۱ - ترسانیدنیها . ۲ - رنگهای مختلف از سرخ و زرد و سبز زینت تصویرها .