تصادق

لغت نامه دهخدا

تصادق. [ ت َ دُ ] ( ع مص ) با یکدیگر راست گفتن. ( زوزنی ). با یکدیگر راست شدن در دوستی و سخن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). با یکدیگر راستی نمودن در دوستی و سخن. ( غیاث اللغات ). || با یکدیگر دوستی داشتن. ( زوزنی ). با هم دوستی کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ معین

(تَ دُ ) [ ع . ] (مص ل . ) ۱ - درست شدن . ۲ - راست آمدن .

فرهنگ عمید

دوستی.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- دوست شدن دوستی داشتن . ۲- راست آمدن .

ویکی واژه

درست شدن.
راست آمدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال آرزو فال آرزو فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال ماهجونگ فال ماهجونگ