[ویکی اهل البیت] بیت یک کلمه عربی است و در متون فارسی یا عربی به معانی زیر به کار میرود:
[ویکی الکتاب] معنی بَیَّتَ: شب نشینی کرد (از کلمه بیتوته به معنای ادراک شب است چه باخواب همراه باشد و یا نباشد مراد از بیتوته در شب در حال سجده و حال ایستاده در عبارت "وَﭐلَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَقِیَاماً "این است که: شب را به عبادت خدا به آخر میرسانند و در ع...
معنی بَیْتَ: خانه
معنی مَعْمُورِ: آباد - آباد شده (بعضی گفتهاند: مراد از بیت معمور کعبه مشرفه است، چون کعبه اولین خانهای بود که برای عبادت مردم بنا شد، و همواره از اولین روز بنایش (چهار هزار سال پیش ) تاکنون آباد و معمور بوده است، همچنان که قرآن کریم در بارهاش میفرماید: ان اول ب...
معنی إِلْ یَاسِینَ: آل یاسین -اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه وآله)
معنی کَعْبَةَ: خانه ی خدا - بیت الله الحرام - کعبه (نام کعبه اشاره به چهار گوشه بودن آن دارد)
معنی عَتِیقِ: قدیمی (منظور از بیت عتیق کعبه است که به خاطر قدیمی بودنش به این نام نامیده شده، چون اولین خانهای که برای عبادت خدا در زمین ساخته شد، همین کعبه بوده همچنانکه قرآن کریم هم فرموده: ان اول بیت وضع للناس للذی ببکة مبارکا و هدی للعالمین و امروز قریب چها...
معنی یَأْتِینَ ﭐلْفَاحِشَةَ: آن زنان مرتکب زنا می شوند (فاحشه:طبق روایات وارده از ائمه اهل بیت (علیهمالسلام) گناهی ظاهر و فاش از قبیل زنا و یا ناسزا و یا اذیت اهل خانه)
معنی یَأْتِینَ بِفَاحِشَةٍ: که آن زنان مرتکب زنا شوند (فاحشه:طبق روایات وارده از ائمه اهل بیت (علیهمالسلام) گناهی ظاهر و فاش از قبیل زنا و یا ناسزا و یا اذیت اهل خانه)
معنی أَهْلِ: اهل-خانواده (خواص آدمی از زن و فرزند و عیال است.کلمه اهل به معنای آن کسی است که: یک خانه، او و مثل او را در خود جمع میکند و یا خویشاوندی و یا دین آنان را جمع مینماید، پس اهل خانه و اهل دین و اهل بیت، به معنای کسانی است که یک خانه و یک دین و یک د...
معنی مُبَوَّأَ: جایگاه - مسکن (عبارت " مُبَوَّأَ صِدْقٍ "یعنی خدای سبحان بنی اسرائیل را در مسکنی سکنی داد که در آن، آنچه انسان از مسکن انتظار دارد موجود بوده است. یعنی هم آب و هوای خوبی داشت وهم سرزمینش پر از برکات و دارای وفور نعمت بودو آن مسکن عبارت بود از نوا...
معنی فَتِیلاًَ: نخ نازکی که در شکاف هسته ی خرما یا درون هسته ی آن است - چرکی که با مالیدن دست بر بدن به صورت فتیله در آمده (کلمه فتیل صفت مشبهه از ماده "فتل" به معنی پیچیدن است، و صفت مشبهه گاهی به معنای اسم فاعل میآید، و گاهی به معنای اسم مفعول، و در عبارت "وَل...
تکرار در قرآن: ۷۳(بار)
[ویکی اهل البیت] بَیت. در عرفِ کاتبان و نسخه نویسان، بیت واحد اندازه گیری نوشته کتاب بوده است و هر چهل حرف (و به قول برخی نسخه نویسان، هر پنجاه حرف) کتابت و نوشته کتاب را خواه در یک سطر جای می گرفته یا بیشتر از یک سطر یک بیت می گفته اند. عموماً مبنای شمار بیت های نوشته شده را بر "هزار" می گذاشته و اندازه نوشته کتاب را بر اساس هر "هزار بیت" می سنجیده اند.
رواج این اصطلاح در میان نسخه نویسان، بی گمان از سده هشتم ق. به بعد بوده است؛ زیرا پیش از آن اُجرت کتابت را بر پایه هر "ورق کتابت" محاسبه می کرده اند و پس از سال 800 ق که خط کرسی متداول شد و انجامه های سطور در اندازه های همسان و همگون از عوامل زیبایی شناسی خط و کتابت تلقی گردید؛ کاتبان نیز در نسخه نویسی، مبنای حق الزحمه کتابت خود را بیت قرار می داده اند.
...
[ویکی اهل البیت] بیت (شعر). بیت، در شعر به دو مصراع گفته می شود. این لفظ در زبانهای سامی، در معنای چادر برای کوچندگان و خانه (سنگی، چوبی، آجری) برای یکجانشینان، هر دو بکار رفته است؛ نیز گاه به معنای پرستشگاه است چنانکه در عربی با «ألِ» تعریف: «البیت» به عنوان مثل اعلای بیت به مکان مقدس مکه، کعبه اطلاق می گردد که در این صورت، البیت الحرام (خانة مقدس) یا البیت العتیق (خانة کهن) نیز خوانده می شود.
نامهای جغرافیایی که با واژة «بیت» ترکیب شده اند، نیز تعدادشان بسیار است و جزء اول آنها، بیت در نام مکانهای سوریایی ـ فلسطینی به صورت پیشاوند بـ (B-) خلاصه شده است که خود از صورت آرامیِ (سریانیِ) بِـ (¦Be) آمده است.
در زبانهای سامی این لفظ به معنای «خانواده» نیز بکار رفته است، هر چند در شمار اصطلاحات خاص تقسیمات قبیله ای (شَعْب، قبیله، عماره، بطن، فخد و فصیله) دیده نمی شود.
بیت در فرهنگهای لغت عرب به معنای خانه ذیل واژه و جمع آن «بیوت»، «ابیات» و جمع الجمع آن «ابابیت»، «ابیاوات» و «بیوتات» ذکر شده است.
همچنین در معانی قصر، کوشک، زن، عیال و خانگیان مرد، قبر، فرشخانه بکار رفته است. در عربی به معانی «شرف» و «شریف» نیز مستعمل است؛ مثلاً در بیت بنی تمیم فی بنی حنظله (یعنی قدر و منزلت بنی تمیم نزد بنی حنظله)؛ و فلانٌ بیتُ قومه فلانی بزرگ قوم خویش است؛ ترکیبات اهل بیت، اهل بیت النبوّة، اهل بیت عصمت، اهل بیت طهارت، بیت المال، بیت العنکبوت، البیت الحرام، بیت المعمور و بیت المقدس نیز مستعمل است.
بیت به معنای دو مصراع معمولاً به «ابیات» جمع بسته می شود. سیبویه، جمع بیت به معنای شعر را «بیوت» نیز آورده و ابن جنی نیز، به پیروی از او به مناسبت نقل شعری از عجّاج، «بیوت» بکار برده است.
بیت «شِعر» را به بیت «شَعر» همانند کرده اند و وجه تسمیة آن را به بیت مویی (چادر و خیمة عرب ) مربوط می دانند؛ این به دلیل آن است که بیت شِعر دربردارندة سخن است، چنانکه بیت شَعر دربردارندة ساکنان آن است و به همین سبب اجزای تشکیل دهنده بیت شِعر را به اسباب و اوتاد (طنابها و میخهای) خانة مویی عرب تشبیه کرده و سبب و وتد نامیده اند.
نیز گفته اند: بیت شعر از این جهت بیت گفته شده که کلامی است با نظم و ترتیب خاص، همانند خانه که سقف و رواق و ستونها و سایر اجزایش بر اساس نظم خاصی پدید آمده است.