بخت آفرید

لغت نامه دهخدا

( بخت آفرید ) بخت آفرید. [ ب ُ ] ( اِخ ) یکی از مفسرین اوستا در عهد ساسانیان. ( از خرده اوستاص 27 ). و رجوع به سبک شناسی بهار ج 1 ص 54 و 114 شود.

فرهنگ فارسی

( بخت آفرید ) یکی از مفسرین اوستا در عهد ساسانیان .

فرهنگ اسم ها

اسم: بخت آفرید (دختر) (فارسی) (تلفظ: bakht-afarid) (فارسی: بخت آفرید) (انگلیسی: bakht-afarid)
معنی: آفریده بخت و اقبال

ویکی واژه

بخت آفرید
بَ
بُ اِخ
نام پسر ایرانی
نام دختر ایرانی
لغت نامه دهخدا : بخت آفرید،{بُ}(اِخ) یکی از مفسرین اوستا در عهد ساسانیان.
خوشبخت آفریده شده.
آفریده بخت و اقبال.
خوش شانس، خوش اقبال، کامران، کامروا، نیک اقبال، نیک اختر، بخت آور، خوش طالع، نیک بخت، نکوبخت.
بخت آفرید نام یکی از موبدان (موبد در آئین زرتشت به فرد روحانی اطلاق می‌شود) دربار خسرو انوشیروان(پسر سوم قباد یکم شاهنشاه ساسانی) بود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم